جدول جو
جدول جو

معنی ناصابری کردن - جستجوی لغت در جدول جو

ناصابری کردن(طَ تَ)
بی صبری کردن. ناشکیبائی نمودن
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(طُ مَ /مِ دَ)
بی قراری کردن. ناصبوری. ناشکیبائی. رجوع به ناصبوری شود
لغت نامه دهخدا
(عُ شَ / شِ دَ)
ناشتائی شکستن. چاشت خوردن. (ناظم الاطباء). تلهﱡن. (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ناهاری کردن
تصویر ناهاری کردن
ناشتایی شکستن، ناهارخوردن نهارخوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناوبری کردن
تصویر ناوبری کردن
للتّنقّل
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از ناوبری کردن
تصویر ناوبری کردن
Navigate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ناوبری کردن
تصویر ناوبری کردن
naviguer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ناوبری کردن
تصویر ناوبری کردن
항해하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از ناوبری کردن
تصویر ناوبری کردن
جہاز چلانا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از ناوبری کردن
تصویر ناوبری کردن
นำทาง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از ناوبری کردن
تصویر ناوبری کردن
menavigasi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ناوبری کردن
تصویر ناوبری کردن
לנווט
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از ناوبری کردن
تصویر ناوبری کردن
航海する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از ناوبری کردن
تصویر ناوبری کردن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ناوبری کردن
تصویر ناوبری کردن
kusafiri
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از ناوبری کردن
تصویر ناوبری کردن
নেভিগেট করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از ناوبری کردن
تصویر ناوبری کردن
yönlendirmek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از ناوبری کردن
تصویر ناوبری کردن
navegar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ناوبری کردن
تصویر ناوبری کردن
navigare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ناوبری کردن
تصویر ناوبری کردن
navigieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ناوبری کردن
تصویر ناوبری کردن
navigeren
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ناوبری کردن
تصویر ناوبری کردن
керувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ناوبری کردن
تصویر ناوبری کردن
навигировать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ناوبری کردن
تصویر ناوبری کردن
nawigować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ناوبری کردن
تصویر ناوبری کردن
navegar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ناوبری کردن
تصویر ناوبری کردن
नौवहन करना
دیکشنری فارسی به هندی